hani - سلام وبت فوق العاده بود خیلی قشنگ و جالب
موفق باشی - 1394/4/7/jokenews-facebo
جوک | اس ام اس سری 123
آبجیم 7سالشه واسه تولدم شعرآماده کرده..حالاشعرشوببینید.. نون وپنیروتیشه/دوست دارم همیشه/بزرگ شدی ماه شدی/شبیه مهتاب شدی من :))) داشتم مثه خرتی تاپ خورده ذوق میکردم حالاادامش: آخ جون چقدخرشدی/توخواب ببینی ماه شدی/الهی که دق کنی/کمترازدوروزعمرکنی/نون وپنیروتیشه/کادو نمیدم خیط میشه اخرشم گفت: ای خربامروت/تولدت مبارک من :(((( آبجیم :)))) دوروزه به افق خیره شدم توشکم..شک دارم ابجیم باشه خدااین ابجیاروازمانگیره ^ـــ^
***
اعتراف می کنم دو سال پیش تو امتحانای ترم من کلاس سوم راهنمایی بودم(الن فهمیدین من در حال حاضر دارم میرم دوم دبیرستان ) من یروز توی امتحانا گوشیمو بردم مدرسه بعد همیجوری داشتم با دوستم اس ام اس بازی میکردم که بیاد مدرسه ما از اینجا بریم خونه ما هیچی دیه خلاصه همون موقع مدیرمون اومد بره بیرون منم اونموقع گوشی دستم بود یهو یکی از دوستام بهم گف مدیر اومده گوشیتو قایم کن همون موقع مدیرمون از جلوی من رد شد من گفتم دیه کار از کار گذشته از ترس فقط داشتم خودمو خیس میکردم گفتم الن دیه گوشیمو میگیره پدرمو در میاره بعد یهو خانم برگشت صدام زد گف بیا این طرف کارت دارم منم داشت گریم میگرفت گفتم الن دیه بدبخت میشم یهو خانم برگشت گف این فرمو ببر خونه بگو پدرت امضا کنه(الن فهمیدین پدرم رئس اولیا مربیان مدرسه مون بود) هیچی دیگه نفهمید من گوشی اوردم ینی استرسی اونروز بهم وارد شد هیوقت بهم وارد نشده بود دیگه هم از اون روز به بعد جرئت نکردم گوشیمو ببرم مدرسه لایک ازتون نمیخام فقط ابراز همدردی کنین..
***
پارسال رفتيم مشهد براي زيارت و ديدن فاميل بابام تقريبا 12 سال ميشد كه نديده بوديمشون بچه بوديم بين همبازيا يه پسري بود به نام افشين كه خيلي چاق و تپل بود و همش مامانش ميگفت اينقدر نخور!!!! منم طبق تصوير ذهني اي كه از بچگي داشتم فكر ميكردم كه حالا بايه پسري روبه رو ميشم با حداقل 120 كيلو وزن خلاصه همه اومدن سلام احوال پرسي كرديم غير از افشين!!! به مامانم گفتم پس افشين كدومه؟؟ مامانم گفت پيش خواهرش شيرين وايساده حالا منO_0 يه پسر خوشتيپ و قد بلند و خوش هيكل يه چيزي تو مايه هاي اين سوپراستارا ديدم يه دفعه جمع ساكت شد ومنم حواسم نبود بلند گفتم نه بابا افشين الان لااقل بايد 120 كيلو باشه^__^ همه فاميل زدن زير خنده حالا من :| افشين O__0 سايرين حاضر در سالن :)))))
سر سفره افطار نشسته بودیم داشتیم والیبال ایران لهستان نگاه میکردیم یهو مادر بزرگم که از صدای تشویق ورزشگاه سردرد گرفته بود رو به تلویزیون گفت بسه دیگه خیس عرق شدین برین غذاتونو بخورین افطاره!!!
جوک فکه فامیله ما داریم | جوک فامیلی | جوک سری جدید
آغو پسر عمو من وقتی میخوابه صدا کسی در بیاد خونش حلاله!!!! ینی تا این حدااااا!!!! ظهر از سرکار اومده بود خواب بود منم حوصلم سر رفت!!! داد زدم: فرزاااااااااد!!!!!! دو متر پرید بالا! فکر کرد جنگ شده!!! قرمزی چشماش بمااااند!!! :)))))) پسر عموم: چی شده هستی؟؟؟؟ من: هیچی عزیزم خواستم بگم خوب بخوابی!!! : کصافط تا سر کوچه دنبالم کرد!!!! تازه گفت ی بار دیگه اینورا ببینمت مردی!!! :||||| ولی خیییلییی چسبید!!! :))))) مریض هم خودتونید. :@
***
مکالمه ی منو مخاطب خاص خلو چلمo_O اون:زشتول من چطوره؟^_^ من:زشتول خودتی انچوچک میمون^____^ اون:تقصیر منه پدرسگه پدرسوخته ست که به تو رو میدم همه چی تمومه بای من تو دلم:(به باباشم فحش میده؟؟؟o_O) ۵دقه بعد عکس یه بچه فرستاده میگه پچمون خوجله؟؟؟ من:اره عین بابای پدر سوختش ،پدر سوخته ست^__^ اون:تو به چه حقی به پدر من فحش میدی هاااان همه چی تموم شد بای مخاطب خاص چل وضعه ما داریم؟؟؟o_O
***
سر سفره افطار نشسته بودیم داشتیم والیبال ایران لهستان نگاه میکردیم یهو مادر بزرگم که از صدای تشویق ورزشگاه سردرد گرفته بود رو به تلویزیون گفت بسه دیگه خیس عرق شدین برین غذاتونو بخورین افطاره!!!
دهه بیستیه! لایک = خدا حفظش کنه
***
یعنی اینقدر که ناگهانی مامان من نظرشو درمورد افراد تغییر میده فکر نکنم کسی بتونه انجام بده! داشتیم والیبال میدیدم وقتی امتیاز میگرفتن حریفا -معلومه دیگه امتیاز بایدم بگیرن وقتی کاپیتانمون ریش میزاره و بخواد هی بزک دوزکش کنه و بهش برسه وقت برا تمرین ندارن حالا وقتی میگیرم امتیازو -افرین گل کاشتید همینه دیگه حتی وقت ندارن ریششونو بزنن بسکه تمرین میکنن این بچه های سختکوشمون :|
ساسان علیخانی(نوه ی احسان علیخانی): از اون روز بگو از اون اتفاق...!
مهمان برنامه: خسته از کار برمیگشتم سوار اتوبوس بودم،نشستم روی صندلی ایستگاه بعد یه پیرمرد سوار شد منم دیدم اتوبوس جا نداره دلم سوخت براش ما همه انسانیم باید یه کاری میکردم ، پاشدم که اون پیرمرد بشینه روی صندلیم....
ساسان علیخانی:واقعاً چطور میشه یه انسان به چنین معرفتی برسه :| ماهتون عسل.... :))
***
مکالمه ی منو مخاطب خاص خلو چلمo_O اون:زشتول من چطوره؟^_^ من:زشتول خودتی انچوچک میمون^____^ اون:تقصیر منه پدرسگه پدرسوخته ست که به تو رو میدم همه چی تمومه بای من تو دلم:(به باباشم فحش میده؟؟؟o_O) ۵دقه بعد عکس یه بچه فرستاده میگه پچمون خوجله؟؟؟ من:اره عین بابای پدر سوختش ،پدر سوخته ست^__^ اون:تو به چه حقی به پدر من فحش میدی هاااان همه چی تموم شد بای مخاطب خاص چل وضعه ما داریم؟؟؟o_O
***
مورد داشتیم که نه فرطو فرط مورد میاد مغازم{شیرینی فروشی دارم} بعد میگن زولبیا بامیه میخوان تا میام براشون بچینم میگن گفتم زولبیا بامیه میخوام نه از این اشغالا احسان جون من همینجا ازت تقاضا دارم اینا رو دعوت کن برنامت معلول ذهنین یه خرده براشون دعا کن داداش خیلی مردی
اقا یه خبر مهم امرو صب دیدم تندر 90 وانت زده. ماشالا خوبه کارخونه های bmwیا benzیا porshیا mazerati اینا تو ایران نیس مگرنه اوج خلاقیتشون این بود z4 وانت یا s500وانت یا پاناراما وانت والا به قران خلاقیتم خیلی خوبه
وزیر آموزشوپرورش را که بارها اعلام کرده از ازدواج دانشآموزان دختر استقبال میکند، شاد کنیم…
تا پیش از این و براساس توطئهای که دشمنان طراحی کرده بودند، گمان میشد که دانش ربطی به دختر یا پسر بودن دانشآموزان ندارد. این در حالی است که وجود تفاوت بسیار زیاد میان دختران و پسران اگر از دید مردم عادی یا فریبخوردگان پنهان بماند هیچگاه از دید وزیر آموزشوپرورش پنهان نخواهند ماند. این هفته حاجیبابایی، وزیر آموزشوپرورش از پیگیری طرح جداسازی کتب درسی دختران و پسران توسط این وزارتخانه خبر داد که بسیار دلگرمکننده بود. ما علاوه بر گرم کردن دل، کمک و پیشنهاد هم در این زمینه بلدیم. در زیر چند نمونه از مطالب کتابهای جداسازی شده مطابق سیاستهای وزارت آموزشوپرورش برای الگوبرداری آورده شدهاند.
به جوک نیوز خوش آمدید| جوک نیوز مرجع جوک در ایران و در لوکس بلاگ می باشد .... برای تبلیغات می توانید از بخش نظرات و یا تماس با ما اقدام نمائید.... باتشکر مدیریت جوک نیوز
آمار سايت
آمار مطالب کل مطالب : 123 کل نظرات : 35 آمار بازديد بازديد امروز : 41 بازديد ديروز : 41 گوگل امروز : 4 گوگل ديروز : 4 بازديد هفته : 41 بازديد ماه : 3265 بازديد سال : 3854 بازديد کلي : 169754